۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گواهینامه» ثبت شده است

من آمده‌ام های های D:

سلااااااممم ^_^ 

بیشتر از دوماهه که ننوشتم.. خیلی خواشتم بیام بنویسم ولی روم نشده یا نمیدونستم از کجا شروع کنم! الانم نمیدونم باید از کجا شروع کنم و چیا رو بگم واقعا '_' ولی خا همینجوری بریم جلو و باشد که آدم شم برگردم -_- 

ترم اول دانشگاه ۱۴ بهمن با معدل 17.8 و تموم شد و ترم جدید هم با ۱۸ واحد سنگین -_- از ۲ اسفند شروع شده ^_^ معدلم میتونست و درواقع باید خیلی بیشتر از اینا می‌بود ولی خا ادبیاتم گند زد بهش -_- لعنتی استادا دیه همه ۱۹ ۲۰ دادن بعد ما بالاترین نمرمون ۱۷ بود اونم تازه چون دختره نماینده بود وگرنه باید مثه من ۱۶ میشد :/ اماااا به‌جاش فیزیکم رو ۲۰ شدم و حتی شواهد میگه که تنها ۲۰ بین وردی‌ها فیزیکم ^___^ واهاهاهاهاهای البته بچه‌ها دهنمو صاف کردن بس که گفتن ها آنه خجالت نمیکشی؟ استاد خودش از رو پاسخنامه هم مینوشت ۲۰ نمیشد و تو اولین کسی هستی که ازش ۲۰ گرفتی و از اینجور حرفا :/ :)))))) 

بچه‌های دانشگاه هم غیر از تعدادی رو مخ که منتظر موقعیتم قشنگ بشونمشون سرجاشون بقیشون واقعا خوب و باحالن ^_^ ۲۹م هم یه میتینگ دیگه باغ کتاب داشتیم که چقدر من سر اون میتینگ حرص خوردم! اما تهش خوب بود واقعا ^_^ فکر کنید من بخاطر یه عده اون تاریخ گذاشتم بعد تهش واسه من ناز میکنن یا میگن فلانی بیاد من نمیام و از این بچه‌بازیا -__- 

۴، ۵ جلسه هم یه شاگرد داشتم که بهش فیزیک دهم یاد میدادم و خوب بود :) معلمی دوست ندارم ولی خا پولش واقعا وسوسه کننده‌ست :دیییی 

تو دوران تعطیلی بین دو ترم هم کلی بیرون رفتم و زندگی کردم و واقعا راضیم و حالم حداقل در ظاهر خییییلیییی خوبه! باطنش رو نمیدونم چجوریه چون بها نمیدم! تا یکم میاد بد بشه سریع خودمو جمع میکنم :) 

۴شنبه هم با احسان رفتیم انقلاب و برای اولین بار رفتیم باهم تئاتر شهر و جدا جای باحالی بود و هوا هم که محشر بود ^_^ 

آزمون آیین‌نامه هم همون اول تعطیلی بین دو ترم رفتم دادم و با صفر غلط قبول شدم اما هنوز همت نکردم برم آزمون شهر رو بدم! چون از کلاسای شهرم که ۵ ماه حداقل میگذره و خانواده هم منو نمیبرن تمرین :/// ولی امیدوارم عزمم رو جزم کنم و ۵شنبه برم آزمون بدم و حداقل دفعه‌ها اول که الکی رد میکنن رو برم رد بشم بیام :دی 

  • Anne Shirley
  • جمعه ۱۵ اسفند ۹۹

آش شله قلمکار۱

بچه‌ها دانشکدمون چه ورودی ۹۹ و چه ۹۸ خییییلیییی خوبن و خوشحالم از این بابت و حداقل در برخورد اول باعث نشدن خودمو بکشم عقب و برعکس شدیدا خودمو کشیدم جلو و با خیلیاشون دوست شدم =) اکثر شب‌ها هم با بچه‌ها ۹۸ تو دیسکورد آهنگ گوش میدیم و حرف میزنیم و اینا :)) دفعه اولی که رفتم تو وویس چت یهو جفت پا رفتم و اونا هم وسط بحث و اصلایه وضعی بود =)))))) دیگه همین باعث شد یخم اب شه و برم و یه شب که نرفتم بهم گفتن پاشو بیا بچه چرا نیستی :)) و دو سه نفر از بچه‌ها هم خونشون شدییدا نزدیکمونه! اگه حضوری بود چه کارهایی که نمیکردیم :( 

درس‌ها هم یکم برام یه جورین و ارتباط گرفتن برام باهاشون سخته! چرا؟ چون من کلا ادمیم که نصف راه تو ذهنمه و همیشه دبیرا بابتش باهام مشکل داشتن و اصلا همین باعث شد من بدون زیاد تست زدن تستم خوب باشه ولی اینجا کلا باید از سخت‌ترین و بلندترین راه بری -_- 

شیمی هم که استاد کلا قطع و وصله و خودمون میخونیم -_- هی میگیم بابا آفلاین هی این پلیمریا ناز میان که نهههه آفلاین خوب نیست -_- باشه آنلاین بیاید وقتتونو هدر بدید تهشم هیچی :/// 

و حس میکنم خیلی همه خرخونن -_- بعد من هنوز خسته کنکورم و حال درس ندارم :/ 

و اصلا از اینا بگذریم من دو تا چی میخوام! یک. برم لوازم تحریر و ساعت‌ها بچرخم و کلی چیز بخرم :) دو. کلییییی دستبند و انگشتر جذاب میخوام :(( 

۴شنبه با احسان رفتیم مدرسه تا کتابایی که بچه‌ها اوردن رو دسته‌بندی کنیم و بفرستیم سیستان. یارو برداشته کتابا ۴مم قاطیش اورده :/ یا کتابای چرت غیر درسی که نمیخواسته. یا اون یکی فقط کمدشو ریخته رو تو کارتون و آورده رود و نکرده.بود کاغذا رو ازتو کاور دراره -_- یا کتاب شیمی آورده مثه جگر زلیخا :// خا من اینو به کی بدم -_- 

گواهینامه هم فعلا رو هواعه :/ باید میذاشتن همون موقع برم بدم -_- نمیدونم هنوزم نمیگیرن یا نه باید زنگ بزنم ببینم اگه میگیرن آیین نامه رو برم بدم تموم شه :///

اینهمه سال منتظر بودم درسم تموم شه که وقتی هوا اینجوری ابری یا بارونیه برم بیرون راه برم بعد الان کلا تو خونم :(( 

رییس دانشگاهمون دلش برامون تنگ شده میگه بیاید امتحانا حضوری :))))) بشین بیایم داوچ :)))))) 

  • Anne Shirley
  • شنبه ۲۴ آبان ۹۹